ستون آخر٬
طبقه کارگر فرانسه در صف اول

سیاوش دانشور

فرانسه کشور شگفتى هاست؛ کشور انقلاب کبير٬ کشور کمون اولين انقلاب کارگرى جهان٬ کشور جنبش عمل مستقيم کارگرى٬ کشور مه ۶٨ و اعتصابات پرشور سالهاى اخير.

ما همواره تاکيد کرده ايم که چشمها در اروپا به فرانسه و ايتاليا و يونان دوخته شده است. سنتهاى انقلابى و راديکال و سوسياليستى قوى دراين کشورها همواره زبانزد بوده است. در چند ماه اخير که موجهاى بحران اقتصادى دنيا را درنورديد٬ ايتاليا و يونان پيشرو اعتراض عليه سياست شکستن بار بحران روى دوش طبقه کارگر بودند. بدنبال شگفتى يونان نوبت طبقه کارگر فرانسه است. و فردا ٢٩ ژانويه فرانسه وارد اولين اعتصاب عمومى دور جديد جدال با بورژوازى ميشود. هشت اتحاديه و فدراسيون و سازمان بزرگ کارگرى طى بيانيه اى کليه کارگران و حقوق بگيران و کارکنان بخشهاى دولتى و خصوصى و بيکاران و بازنشستگان را به اعتصاب عمومى دراينروز فراخوانده اند. فردا خيابانهاى شهرهاى فرانسه موج اعتراض و اميد و نه به سرمايه دارى موج خواهد زد.

طبقه کارگر فرانسه پيشاپيش طبقه کارگر اروپا در مقابل با بورژوازى سنگربندى ميکند و اين حرکت که بدون ترديد با استقبال وسيعى مواجه ميشود اولين تلاش دنياى جديد است. اساس اين اعتصاب و اعتراض اينست که بورژوازى فرانسه ميخواهد بار بحران اقتصادى را روى دوش نحيف طبقه کارگر بشکند و کارگران در مقابل از افزايش دستمزدها٬ رفاه اقتصادى و اجتماعى٬ امنيت شغلى و بهبود شرايط کار سخن ميگويند. اين آغازى محکم از جانب طبقه کارگر است. و چرا که نه؟ در جائى که مارکس اعتبارش را بر فرق هر ايدئولوگ بورژوا و برجها و کاخهاى سرمايه ميکوبد٬ در جائى که آلترناتيو سوسياليستى و نقد مارکسى نظام موجود دوباره اذهان را متوجه خود ميکند٬ اعتراض کارگرى معنى ديگرى دارد. کارگر در چنين شرايطى احساس قدرت ميکند و جنبش و سنت راديکال کارگرى با نقد مارکس از نظام موجود چفت ميشود.

ترديدى نيست اتحاديه هاى کارگرى فرانسه که در دور قبل و در جريان اعتراض وسيع عليه قانون استخدام اول دنباله رو اعتراضات راديکال و شورائى شدند٬ تلاش ميکنند پتانسيل اعتراض طبقه کارگر را در چهارچوبهاى تريديونيونيسم و جناح هاى مرکز طبقه حاکمه مهار کنند و قالب بزنند. ترديدى نيست "راديکال" ترين سياستهاى اين اتحاديه ها تلاش ميکند طبقه کارگر را نيروى احزابى مانند حزب سوسياليست فرانسه در تقابلهاى پارلمانى در مقابل امثال سارکوزى و شيراک و لوپن کند. همان دور باطلى که دهه هاى متمادى تکرار شده است. مسئله اينست وقتى طبقه کارگر بيرون مى آيد٬ وقتى کارگران قدرت خود را با اعتصاب و اعتراض بنمايش ميگذارند٬ نه فقط سرها مجددا به اعتراض و قدرت عظيم کارگر برميگردد٬ بلکه سنت راديکال و عمل مستقيم کارگرى که در فرانسه از هر جاى جهان قويتر است امکان تحرک وسيعترى مى يابد.

بايد به استقبال مصافهاى طبقه کارگر و اعتراضات کارگرى در فرانسه رفت و اميدوار بود که جريان راديکال کارگرى بتواند در دوره اى در راس اعتراضات قرار بگيرد و پلاتفرم و حزب مستقل طبقاتى و کمونيستى کارگرى خود را شکل دهد. همه ميدانند که چند سال پيش چگونه اين نيرو پوزه بورژوازى را به خاک ماليد و طرحش را باطل کرد. امروز شرايط بسيار مهياتر و تجارب بسيار عميقتر و بورژوازى بسيار ناتوان تر و درهم ريخته تراست. نه طبقه حاکم ميتواند بقاى سرمايه و پاسخ به بحران را بدون به فقر کشاندن طبقه کارگر فيصله دهد و نه طبقه کارگر ميتواند براى افسار زدن به توحش بورژوازى در توهم تغييرات پارلمانى و وعده ها بنشيند. اتحاديه هاى کارگرى اگر دراين جدال سياست سنتى را دنبال کنند اولين قربانيان موج وسيع اعتراض کارگران و نسل جديداند. سنت عمل مستقيم و شورائى طبقه کارگر در فرانسه چهارچوبى است که کمونيسم کارگرى ميتواند در فرانسه به سياست و تحزب و آينده به نفع آزادى کل جامعه شکل دهد.

ما همراه با طبقه کارگر جهانى با اشتياق وافر اعتراض طبقه کارگر فرانسه را دنبال ميکنيم. از اعتصاب عمومى و موج پرخروش کارگران حمايت ميکنيم و نيرو ميگيريم. طبقه کارگر ايران و هر جاى جهان اين حرکت را سرمشق خود قرار خواهند داد و از تجارب آن خواهند آموخت.

زنده باد طبقه کارگر فرانسه!
زنده باد انترناسيوناليسم کارگرى!
زنده باد انقلاب کارگرى!